Web Analytics Made Easy - Statcounter

همشهری آنلاین، شقایق عرفی‌نژاد: با وجود این که همیشه از قدرت نویسندگی و منحصر به فرد بودن و ارزش نوشته‌های اکبر رادی صحبت شده، اما واقعیت این است که متن‌های او کم‌تر روی صحنه می‌روند. در واقع در سال‌های اخیر ‌هادی مرزبان تنها کارگردانی بوده که متن‌های او را اجرا کرده است. حالا در سالن سنگلج نمایش «شب روی سنگفرش خیس» به کارگردانی میکاییل شهرستانی روی صحنه است و علاوه بر آن نمایش «پرده در پرده» هم با کارگردانی رویا اسدی و با ترکیبی از متن‌های رادی در حال اجراست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این نمایش هفت پرده از هفت نمایشنامه رادی است که در آموزشگاه بازیگری طی دوره آموزشی توسط استاد و شاگردانش اجرا می‌شود.

اسدی در باره ایده و چگونگی شکل‌گیری این نمایش می‌گوید: «آقای شهرستانی دغدغه‌ای داشتند و آن ‌این بود که طی سال‌هایی که به عنوان مدرس به تعلیم هنرجویانش پرداخته و می‌پردازند، روند پرورش آنها را دراماتیزه کنند و به صحنه بیاورند. البته آثار رادی می‌توانست دستمایه این هدف باشد که در عین‌حال مخاطب برانگیخته شود تا با آثار این بزرگمرد عرصه درام هم آشنا شود. این بود که ساختار کلی شکل گرفت و ایشان‌ با یکی ‌از شاگردانشان، مرجان رزم آزما، که دستی بر آتش داشتند همکاری کردند و این اثر نوشته شد. البته به پیشنهاد و مشورت‌هایی که با هم داشتیم، تغییرات و اصلاحاتی در طول آماده‌سازی‌ هنرجویان اتفاق افتاد که اثر را کامل تر کرد.»

اسدی در باره انتخاب آثار و پرده‌هایی از نمایشنامه‌های اکبر رادی برای این نمایش می‌گوید: «آثار ایشان همان نخ تسبیح است که ایده اصلی را به هم هم پیوند داده است. یکی از تم‌هایی که در آثار رادی تکرار می‌شود تحولات اجتماعی است و اگر دقیق به نمایش پرده در پرده نگاه شود این وجه اشتراک در تمامی‌ تابلوها به چشم می‌خورد. چه تحول فردی باشد وچه اجتماعی.»

این نمایش می‌تواند نوعی آموزش بازیگری به مخاطبی باشد که احیانا به این کار علاقه مند است. حتی در پوستر کار هم عنوان نمایش روی یک تخته سیاه نوشته شده است. اسدی در باره این که آیا این کار یک کلاس بازیگری است یا کسانی هم که علاقه‌ای به این کار ندارند، می‌توانند مخاطب آن باشند، توضیح می‌دهد: «واقعیت این است که تماشاگران ‌ما متفاوتند و ما هیچ نظر منفی از تماشاگر دریافت نکرده‌ایم و همگی با رضایت از سالن بیرون‌ می‌آیند. این نشان می‌دهد مخاطب با گونه متفاوت، تازه و تجربه‌نشده و بدیع روبرو است که ‌پیش از این ‌ندیده‌ و برایش جذاب است.»

او در باره روند تمرین‌های این نمایش با هنرجویان بازیگری می‌گوید: «تمرین‌های این نمایش و همینطور نمایش شب روی سنگفرش خیس، چیزی حدود ۷ماه به طول انجامید و معمولاً‌ هم در محل آموزشگاه ژیوار که این دوستان خروجی آن آموزشگاه هستند و کار پایان‌نامه آنها محسوب می‌شود، انجام شد. روند کار هم روند عادی و معمول این کار بود. خوانش و تحلیل نمایش‌ها و شناخت بیشتر نویسنده (اکبر رادی) و همینطور روش‌های سازنده پرورش بازیگر که طی سی و اندی سال تدریس آقای شهرستانی به تک تک پرده‌ها افزوده شد و با حضور و مشاوره‌های لازم از سوی او موفق به آماده‌سازی هنرجویان و سپس به صحته رفتنشان‌ شدیم.»

میکاییل شهرستانی که همزمان با این کار نمایش شب روزی سنگفرس خیس را در همین تماشاخانه سنگلج روی صحنه دارد، در این نمایش مشاور کارگردان بوده است. اسدی البته حضور شهرستانی در این کار را بیشتر از مشاور کارگردان می‌داند و می‌گوید: «بهتر است بگویم این ‌نمایش به طور مشترک کارگردانی شد، ولی ایشان ترجیح دادند به عنوان‌ مشاور حضور پیدا کنند. نظرات مفید و سازنده ایشان برایم بسیار ارزشمند بود، چرا که این ‌دانش آموختگان در واقع شاگردان ایشان هستند و حدود یک سال و نیم تحت نظر ایشان آموزش دیده‌اند و ‌چون با توانایی‌ها و ظرفیت‌ها و روش‌های آماده‌سازی آنها بیش از من آشنا بودند، ‌ بنابراین حضورشان در کنار من ضروری و لازم بود.»

او در باره این که آیا تماشاگرانی هم که با نوشته‌ها و نمایشنامه‌های رادی آشنا نیستند، می‌توانند با این کار ارتباط برقرار کنند، توضیح می‌دهد: «تردید نداشته باشید که همینطور است و اتفاقاً بسیاری‌شان انگیزه لازم را پیدا کرده‌اند تا به خواندن آثار این درام‌نویس بزرگ ‌و ارزشمند روی بیاورند. من از نظراتی‌که تماشاگران بعد ‌از دیدن‌ نمایش نوشته اند، ‌ به این‌باور رسیده ام  و این ‌موضوع بسیار برایم ارزشمند است.»

تماشاخانه سنگلج یکی از معدود سالن‌های تئاتر تهران است که رویکرد مشخصی دارد و همیشه نمایش‌هایی با متن‌های ایرانی و یا کارهای سنتی در آن اجرا می‌شوند. اسدی هم در باره اجرای این نمایش در سنگلج آن را وابسته به همین نگاه می‌داند و می‌گوید: «هر دو نمایش با این ‌نگاه بسته و آماده شد و با جلسات و صحبت‌هایی که با مدیریت تماشاخانه صورت گرفته بود کارها به صحنه رسید. در تعرفه ‌تماشاخانه سنگلج آثار ایرانی است که باید اجرا شود و البته تجربیات پیش از این آقای شهرستانی هم‌ مزید بر علت شد. ایشان به عنوان‌ بازیگر دو تجربه و به عنوان کارگردان یک‌ تجربه خوشایند با آن ‌تماشاخانه و ‌مدیریت آنجا داشتند و بسیار راضی‌ بودند. پس نمایش‌ها، هم «پرده در پرده» و هم «شب روی سنگفرش خیس» در تماشاخانه ی سنگلج به صحنه رفت.»

او در باره استقبال تماشاگران از این کار که تخصصی حوزه بازیگری و تئاتر است، می‌گوید: «ناراضی نیستم. هرچند مخاطب در این‌تماشاخانه انتظار و توقع آثار کمدی را دارد، ولی با این حال حضور تماشاگران فهیم در هرشب و نظرات سراسر مثبت در صفحات مجازی برایم باعث خرسندی شده است، ولی به هر صورت این گونه نمایشی برای تماشاگر خاص است.»

کد خبر 782632 منبع: همشهری آنلاین

منبع: همشهری آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۲۵۲۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رجوع و روایت آتش بلاگری و سلبریتی شدن در روابط زن و شوهری

نمایش «رجوع» این روزها در تهران روی صحنه می‌رود تا به اختلافات متداولِ این روزها در روابط بین زن و شوهرها بپردازد. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، داستان‌ها و ماجراهای مربوط به روابط زن و شوهری همیشه دستمایه ساخت آثار نمایشی بوده است. از فیلم‌های «همسر»، «آتش بس»، «توفیق اجباری» تا نمایش‌های «بازیگر و زنش»، «تن شوری» و ... هنرمندان را به سمت خلق آثاری با این موضوعِ همیشه جذاب سوق داده است.

جذابیت همیشگی این سوژه باعث شده پدید آورندگانِ تئاترِ «رجوع» نیز به سمت تولید اثری نمایشی با موضوعِ روابط زن و شوهری بروند. رجوع به قلم کیمیا خلج و کارگردانی سعید حشمتی در قالب اپیزودهای مشابه به چالش‌های زندگی زناشویی می‌پردازد. روایت داستان در بستر دادگاه، اندکی کلیشه‌ای و تکراری به نظر می‌رسد. اگر از این زاویه به دادگاه نگاه کنیم که عموماً ارجاع به دادگاه و قاضی آخرین راهکار برای حل بحران‌ها باشد پس باید این اشکال را متوجه نویسنده‌ی نمایش «رجوع» دانست که هیچ فرصتی را برای سازش بین زوجین قائل نبوده و صدور حکم قضایی را فصل الخطاب قرار داده است.

کلنل دست به دامن عارف شد / نازنین بیاتی انتخاب مناسبی بود؟

البته در نمایش اشاراتی به فرصت دادگاه برای ایجاد سازش بین زوجین برای تفکر و تأمل بیشتر شده اما این اقدام نویسنده ناکافی به نظر می‌رسد و شاید اگر به جای فضای دادگاه، اتفاقات نمایش در حضور شخص دیگری مانند یک مشاور خانواده رخ می‌داد، فرجام مثبت و امیدوار کننده‌تری برای کاراکترهای نمایش قابل تصور بود.


اپیزود نخست این نمایش روایت زن و شوهری بود که اختلافاتشان مربوط به استقلال زن و زیبایی‌های ظاهری بود.

در «رجوع» دیالوگ‌ها چکشی و پینگ پونگی است و نویسنده به خوبی موفق به ایجاد بده بستان‌ها در نمایشنامه شده است. داستان زندگی کاراکترها به شکل صحیحی پرداخت و روایت شده و نویسنده به شناخت درستی از کاراکترهای نمایشش رسیده است. در هر اپیزود تفاوت کاراکترها به وضوح قابل دریافت است و نویسنده در نگارش آنها خلاق و پویاست.

اما نکته مهمی که در مورد متن وجود دارد نوع نگارش آن است. اخیراً در بسیاری از آثار، نویسندگان را نمی‌توان مؤلف محسوب کرد. مؤلفی که ایده دارد، مشق می‌دهد، درس می‌دهد و شاید راهی نشان می‌دهد و....


اپیزود دوم؛روایت کارگردانی بود که به عنوان یک سلبریتی، در عین ازدواج با همسری روستایی، ارتباطاتی موازی داشت و همین موضوع موجب اختلافات شدید بین او و همسرش شده بود.

بخش زیادی از نویسندگان نسل جدید روایت‌هایی گزارش گونه دارند. روایت‌هایی که گویی تنها برای صرفا جهت اطلاعِ مخاطب نوشته شده‌اند یا اینکه گویی یک گزارش خبری هستند تا یک نمایشنامه با هدفی والا و نتیجه‌گیری که به کارِ زندگیِ مخاطب بیاید.
البته که در بسیاری از  آثار خبری، خبرنگاران نتیجه گرا و هدفمند هستند و تنها صرفاً راوی یک رویداد نیستند؛ بلکه موجب ایجاد چالش‌های جدی می‌شوند. اما در «رجوع» نویسنده فقط «گزارشگر» است. گزارشگری که گزارش می‌دهد؛ در بطن جامعه خانواده‌هایی هستند که شرایط ویژه و متفاوتی بر زندگی آنها حاکم است.

کیمیا خلج با نوشتنِ متن «رجوع» فقط به مخاطب خبر می‌دهد و مخابره‌گر یک اتفاق است؛ البته که همین هم ارزشمند است. اما نباید فراموش کنیم که نویسنده‌ی این نمایش‌نامه راهکار ندارد، ایده ندارد و هدایت گر نیست.

شاید به همین علت است که به رغم هدایت صحیح و خوب بازیگران توسط کارگردان، حس و حال تماشای یک اثر تئاتری ویژه به مخاطب منتقل نمی‌شود.


اپیزود سوم مربوط به زن و شوهری بود که تفاوت‌های اعتقادی و فرهنگی عمیقی با همدیگر داشتند و همین مسئله اختلافات شدیدی بین آنها ایجاد کرده بود.

اساساً در شرایط مشابه هیچ راهی برای به چالش کشیده شدن خلاقیت کارگردان وجود ندارد و یا حداقل بیننده تلاشی برای خلق یک اثر بصری ویژه از کارگردان را شاهد نیست. آفتی که گریبان برخی یا شاید بسیاری از آثارِ این روزهای تئاتر ایران را گرفته است.

کارگردانان در آثار مشابه و این نمایش، به «صندلیسم!» دچار شده‌اند. آفتی عجیب که با اسم رمز «مینی مال» و فقط با چیدن چند صندلی ساده در صحنه روز به روز در حال نفوذ در جان تئاتر است. هر کدام از کارگردانان هم دلایل خاصی را برای انتخاب این سبک کاری دارند که غالباً چندان منطقی به نظر نمی‌رسد.  اجرای «صندلیسم» هرچه هست نه تنها تئاتر محسوب نمی‌شود بلکه شاید در چهارچوب یک اثر رادیویی ویژه هم گنجانده نشود.

البته که نمایش «رجوع» با وجود اینکه صحنه‌ای خالی دارد و تنها به چند صندلی روی صحنه پناه برده، اما تلاش کرده تا جنبه‌های نمایشی و تصویری هم در کار باشد تا اثر صرفا به یک نمایش رادیویی تبدیل نشود.


اپیزود چهارم این نمایش به روایت خانواده‌ای اختصاص داشت که زنِ خانواده در فضای مجازی بلاگر بود و همین مسئله پایه و اساس اختلافاتِ شدیدی شده بود.

رفتن سراغ موضوع‌های اجتماعی که در دل جامعه و در میان مردم جاری هستند و هر کدام از ما بارها و بارها در اطراف‌مان آنها را دیده‌ایم، بسیار ارزشمند است. پرداختن به این موضوع‌ها حتی اگر بدون ارائه‌ی راهِ چاره یا راهی تازه باشد، با زدنِ تلنگرهایی هرچند کوچک به مخاطب، می‌توانند اثرگذار باشند.

منصفانه نیست اگر از بازی خوب بازیگران (رجوع) سخن نگوییم. از اپیزود اول تا آخرین اپیزود که با بازی شیرین و دقیقِ افشین سنگ چاپ مواجه می‌شویم، همه بازیگران بسیار دقیق و حساب شده ایفای نقش می‌کنند و این نکته‌ای است که به واسطه آن نمی‌شود از نقش ویژه کارگردان چشم پوشی کرد.

در پایان باید گفت علیرغم کاستی‌هایی که در نمایش «رجوع» به چشم می‌خورد، اما این اثر ارزش یک بار دیدن را دارد.

توضیحات نمایش:

 رجوع

نویسنده: کیمیاخلج
کارگردان: سعیدحشمتی

بازیگران:

نیما هاشمی سرشت، الهام احمدی، میثاق جمشیدی، پریسا علی نیا، کیمیا خلج، هومن بنایی، روناک برخوردار، فاطمه توانا، محمد روشنفکر و افشین سنگ چاپ

-------------------------
نوشته: هبت اله یگانه
-------------------------

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • برگزاری نمایشگاه نقاشی در حمام تاریخی شیخ سلماس
  • با عشق به ایران در ارمنستان (+عکس)
  • تأییدیه سازمان سینمایی؛ شرط پخش فیلم خارجی از پلتفرم‌ها
  • آثار سینمایی خارجی پلتفرم‌ها تحت نظارت سازمان سینمایی قرار گرفت
  • عرضه فیلم‌های خارجی پلتفرم‌ها زیر نظر سازمان سینمایی رفت
  • دستور خزاعی برای فیلم‌های خارجی عرضه شده در پلتفرم‌ها
  • رجوع و روایت آتش بلاگری و سلبریتی شدن در روابط زن و شوهری
  • با عشق به ایران در ارمنستان
  • سیمای معلم در آثار کاریکاتوریست اردبیلی
  • از تخته‌ سیاه به پرده نقره‌ای؛ بازیگرانی که معلم بودند